یکی از چیزهای شگفت‌انگیز در مورد اقتصاد اینترنت این است که لیست برترین سایت‌های اینترنتی امروزی چقدر متفاوت از لیست ده سال پیش است. این‌طور نبود که آن شرکت‌های برتر سابق راضی باشند و دست از کار کشیده باشند – بیشتر آن‌ها دیوانه‌وار محصولاتی را خریداری کرده و ساخته‌اند تا از پس‌رفت خود جلوگیری کنند.

دلیل این‌که چیزهای بزرگ جدید توسط مدیران فعلی نادیده گرفته می‌شوند این است که چیز بزرگ بعدی همیشه به‌عنوان یک «اسباب‌بازی» نادیده گرفته می‌شود. این یکی از بینش‌های اصلی نظریه‌ی «فناوری مخرب» کِلی کریستنسن است. این نظریه با مشاهده‌ی این نکته شروع می‌شود که فناوری‌ها با سرعتی سریع‌تر از افزایش تقاضای کاربران بهتر می‌شوند. از این بینش ساده، انواع نتیجه‌گیری‌های جالب در مورد چگونگی تغییر بازارها و محصولات در طول زمان به‌دست می‌آید.

فناوری‌های مخرب به‌عنوان اسباب‌بازی نادیده گرفته می‌شوند، زیرا زمانی که برای اولین بار راه‌اندازی می‌شوند، نیازهای کاربر را بسیار کم پوشش می‌دهند. اولین تلفن فقط می‌توانست صداهای یک یا دو مایلی را حمل کند. شرکت مخابراتی پیشرو در آن زمان، وسترن یونیون، خرید این تلفن را به پایان رساند زیرا آن‌ها نمی‌دانستند که چگونه می‌تواند برای کسب و کارها و راه‌آهن، مشتریان اصلی آن‌ها، مفید باشد. چیزی که آن‌ها نتوانستند پیش‌بینی کنند این بود که فناوری و زیرساخت تلفن با چه سرعتی بهبود می‌یابد (پذیرش فناوری معمولا به‌دلیل اثرات شبکه‌ای مکمل، غیرخطی است). این موضوع در مورد نحوه‌ی مشاهده‌ی شرکت‌های سازنده‌ی پردازنده‌های مرکزی به رایانه‌ی شخصی (میکروکامپیوترها) و نحوه‌ی مشاهده‌ی شرکت‌های مخابراتی مدرن از Skype نیز صادق بود. (کریستنسن نمونه‌های بسیار بیشتری در کتاب‌های خود دارد).

این بدان معنا نیست که هر محصولی که شبیه یک اسباب‌بازی است، محصول بزرگ بعدی خواهد بود. برای تشخیص اسباب‌بازی‌هایی که مخرب هستند از اسباب‌بازی‌هایی که فقط اسباب‌بازی باقی می‌مانند، باید به محصولات به‌عنوان فرایند نگاه کنید. بدیهی است که با افزودن ویژگی‌های مختلف توسط طراح، محصولات بهتر می‌شوند، اما این یک نیروی نسبتا ضعیف است. نیروهای خارجی بسیار قدرتمندتر هستند: ارزان شدن ریزتراشه‌ها، افزایش پهنای باند برای استفاده‌ی سیگنال‌های بیشتر، هوشمندتر شدن تلفن‌های همراه و غیره.

نرم‌افزار اجتماعی یک مورد خاص جالب است که در آن قوی‌ترین نیروهای بهبود، اقدامات کاربران است. همان‌طور که کلی شیرکی در آخرین کتاب خود توضیح می‌دهد، ویکی‌پدیا به‌معنای واقعی کلمه یک فرایند است – هر روز توسط اسپمرها، خرابکاران و خیلی‌های دیگر ویرایش می‌شود، اما هر روز افراد خوب آن را با سرعت بیشتری بهتر می‌کنند. اگر به سال ۲۰۰۱ برمی‌گشتید و ویکی‌پدیا را به‌عنوان یک محصول ثابت تحلیل می‌کردید، بسیار شبیه یک اسباب‌بازی بود. دلیل این‌که ویکی‌پدیا تا این حد درخشان کار می‌کند، ویژگی‌های طراحی ظریفی است که سیل ویرایش‌های کاربر را به‌گونه‌ای ایجاد می‌کند که در طول زمان بهبودی خالص را به‌همراه دارد. از آن‌جایی که نیاز کاربران به اطلاعات دایره‌المعارفی نسبتا ثابت باقی می‌ماند، تا زمانی که ویکی‌پدیا به طور پیوسته بهتر شود، در نهایت نیازهای کاربر را برآورده می‌کند و از آن پیشی می‌گیرد.

یک محصول برای با ارزش بودن لازم نیست مخرب باشد. محصولات زیادی وجود دارند که از روز اول مفید هستند و در طولانی‌مدت هم مفید هستند. این‌ها همان چیزی است که کریستنسن آن را فناوری‌های پایدار می‌نامد. هنگامی که استارتاپ‌ها فناوری‌های پایدار مفیدی را ایجاد می‌کنند، اغلب به‌سرعت توسط متصدیان فعلی خریداری یا کپی می‌شوند. اگر زمان‌بندی و اجرای شما درست باشد، می‌توانید یک کسب‌وکار بسیار موفق در پشت یک فناوری پایدار ایجاد کنید.

اما بعید است استارتاپ‌هایی با فناوری‌های پایدار، استارتاپ‌هایی باشند که در فهرست‌های برتر در سال ۲۰۲۰ شاهد آن هستیم.

منبع: The next big thing will start out looking like a toy

در لینکدین فعال هستیم: